بعد از ایام شهادت امام رضا علیه السلام و در هفته دفاع مقدس در راستای جهادتبیین به سراغ مشاور رسانه ای واجتماعی فرماندار بهمئی رفتیم.
سیدعلی توفیقیان سخنران برتر استان در این جلسه از سلسه جلسات جهادتبیین به شرح موارد زیر پرداخت:
امام رضا(ع) در سال ۱۸۳ق، امامت را بر عهده گرفت و ۲۰ سال امام بود. دوره امامت امام رضا با خلافت هارون عباسی (۱۰ سال)، محمد امین (حدود ۵ سال) و مأمون عباسی (۵ سال) همزمان بود.
امام هشتم تا پیش از سفر به خراسان، در مدینه زندگی میکرد. در سال ۲۰۰ یا ۲۰۱ق به دستور مأمون به مرو رفت و با تهدید و به اکراه ولایتعهدی او را پذیرفت.
یعقوبی فرستاده مأمون برای انتقال امام رضا از مدینه به خراسان،او را از راه بصره به مرو آورد. مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد او میترسید از این رو دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره، خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند
حدیث مشهور سلسله الذهب در سفر به خراسان، در نیشابور از امام رضا(ع) نقل شده است. این حدیث درباره توحید و شرایط آن است. پس از ورود امام رضا(ع) به خراسان، مأمون برای زیر سؤال بردن مقام و علم او، مناظراتی میان وی و بزرگان ادیان و مذاهب تشکیل داد که برخلاف میل مأمون، سبب برتری امام رضا و اقرار به دانش او شد. بخشی از این مناظرات در کتاب الاحتجاج اثر طبرسی نقل شده است.
جایگاه امام در مدینه
امام رضا(ع) تا پیش از سفر به خراسان در مدینه زندگی میکرد و از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. او در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است:
همانا ولایتعهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچههای مدینه عبور میکردم، کسی عزیرتر از من نبود.
در مورد جایگاه علمی امام در مدینه نیز از خود ایشان نقل شده است:
من در مسجد پیامبر مینشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئلهای درمیماندند، همگی به من ارجاع میدادند و مسائلشان را نزد من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم
مأمون برای تأمین اهداف ذیل ولیعهدی خود را به امام پیشنهاد داد: ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او،خاموش کردن انقلاب علویها،استفاده از امام برای مشروعیت بخشیدن به خلافت خود و راضی کردن اهل خراسان.در مقابل برخی معتقدند سهل بن فضل نقشه ولیعهدی امام را طراحی کرد تا به وسیله آن به پادشاهی ایران برسد. با این حال امام(ع) توانست با سیاستها و فعالیتهای خود، آنان را از دستیابی به اهداف ناکام گذارد
مأمون پیش از ولایتعهدی، خلافت را به امام پیشنهاد کرد. هدف او از پیشنهاد خلافت تثبیت خلافت خود بوده است. ولی امام رضا علاوه بر رد پیشنهاد، مشروعیت خلافت او را زیر سؤال برد. با نپذیرفتن خلافت، مأمون با تهدید امام به قتل، او را به قبول کردن ولایتعهدی مجبور کرد؛ ازاینرو امام ناچار شد پیشنهاد وی را بپذیرد، ولی شرط کرد در امور حکومتی هیچ دخالتی نکند.
با این حال امام رضا(ع) توانست از موقعیت پیشآمده به نفع تشیع استفاده کرده، بسیاری از معارف اهلبیت(ع) را برای عموم مردم بیان کند. و یکی از زمینه های شیعه شدن ایرانیها را فراهم کند.
پس از عقد ولایتعهدی (در ۷ رمضان سال ۲۰۱) چون عید رسید مأمون از امام خواست تا نماز عید بخواند، اما امام بر مبنای شرایطی که در ابتدای ولایتعهدی با مأمون ذکر کرده بود از پذیرش اقامه نماز عید عذر خواست. مأمون اصرار کرد و امام ناچار قبول کرد و فرمود: پس من همچون رسول خدا(ص) به نماز خواهم رفت. مأمون نیز پذیرفت. مردم انتظار داشتند که امام رضا(ع) مانند خلفا با آداب و رسوم خاصی از خانه خارج شود، اما دیدند که ایشان با پای برهنه در حالیکه تکبیر میگوید به راه افتاد. امیران که با لباس رسمی و معمولِ اینگونه مراسم آمده بودند، با دیدن این وضع، یکباره از اسبها فرود آمده و کفشها را از پا درآوردند و با گریه و تکبیرگویان پشت سر امام به راه افتادند. امام در هر قدم که میرفت سه بار تکبیر میگفت
فضل به مأمون گفت: اگر امام رضا بدین صورت به مصلّا(محل برپایی نماز) برسد، مردم فریفته او میشوند، بهتر آن است که از او بخواهی برگردد. پس مأمون فردی را فرستاد و از امام خواست که برگردد. آن حضرت کفش خود را به پا کرد و سوار بر مرکب شد و بازگشت
پس ازاستقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عید مأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سختتر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد
جام زهر
مأمون گفت: والله اگر از این جام انگور ننوشید من شما را نمیگذارم از این مجلس به سلامت بیرون بروید.(اختلاف نظر هست روی شربت انگور و خوشه انگور )
این تهدید، تهدید کشته شدن بود. چه آقا شربت انگور را بنوشن، چه با شمشیر کشته بشود، اما فقط برای خاطر اسلام مظلومیت را خرید. دید اگر این جنایتکار این کار را بکند دیگر بعداً حرمتی برای اسلام نمیماند.
شیعه به خونخواهی برخواهد خواست و وضع هم وضعی نیست که شیعه بتواند پیش ببرد.
امام علیهالسلام پیش بینی کرد که مأمون همه شیعه را تصفیه خواهد کرد، لذا برای حفظ جان شیعیان، مظلومانه آن جام را سرکشید . و از جا برخاست.
جنایتکار پشت سر آقا به راه افتاد. گفت: پسرعموجان! کجا میروی، حالا خدمتتان بودیم. (نهایت تزویر و نفاق )
آقا فرمود: به همان جایی که تو مرا فرستادی.
نتیجه گیری :
کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا
کربلای امام رضا جام زهر بود،
همان طور که جام زهر حسنین صلح نامه و کربلا !!!
هر کدوم از امامان بزرگوار ما در تاریخ برای مصلحت شیعه مجبور شدن جانفشانی کنن
ما باید با جهاد تبیین مراقب امامان انقلابمان باشیم تا گرفتار چنین مصلحت اندیشی هایی نشوند.
چه در سطح کلان و چه در سطح خرد
از رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای گرفته تا امام جمعه و حتی یک عامر به معروف!
عزاداری های ما باید روشنگر و تبیین کننده باشند
و گرنه یزید بن معاویه ملعون اولین کسی بود که هیئت داری کرد
اما هیئتی عاری از روشنگری!!!
یعنی کاری نداشته باشید در کربلا چه شد! و چه گذشت! فقط گریه کنید و خاک بر سر بریزید !!
همان راهی که الان عمامه های انگلیسی دنبال می کنن.
و ما حتی می بینیم در اربعین موکب های بزرگی دارند و با رسانه های عظیم و طویل نه تنها روشنگری نمی کنن بلکه عامل هزاران نفاق در ایران و کشور های مسلمان هستن .نه تنها بین شیعیان اختلاف می اندازن و در فتنه ها علم دار هستن
بلکه بین شیعه و سنی ایجاد دشمنی می کنن
اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّهی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش از خزانهداری انگلیس است.چون این سیاست انگلیس هست یعنی تفرقه بیانداز و حکومت کن
و آن وقت دیگر سدی کشیده می شود
حرف حق جبهه مقاومت شنیده نمی شود و گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنسسرویس -مثل داعش و جبههالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل هزاران خون بر دامن اسلام می ریزن
نمونه اش حادثه شاهچراغ که شهیدان خوب رو آسمانی کرد
شیعهی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند. دولبهی یک قیچی هستند. سعیشان این است که مسلمانها را به جان هم بیندازند چه در ایران و چه در جهان اسلام !
- نویسنده : مسلم مختاری